اخلاق، جمع خُلق است. دو كلمة خَلق و خُلق در لغت عرب از يك مادهاند. مراد از خَلق، چهرة ظاهري و ساختمان طبيعي، و مراد از خُلق، ويژگيهاي نفساني و صفات معنوي است كه در درون آدمي رسوخ دارند و ثابتاند و به روح، شكل خاصي ميبخشند؛ ولي از نظر ظاهري، مشهود نيستند. خُلق ملكهاي است نفساني كه موجب ميشود عملي به آساني و بدون نياز به تفكر و تأمل، از انسان صادر شود. اخلاق در حقيقت، ملكاتي است كه در نفس انسان حاصل ميشود و بر سلوك و رفتار او تأثير ميگذارد؛ يعني به اعمال انسان در زندگي جهت ميدهد. اخلاق، حالتي دروني است كه آن را از كردار و رفتار فرد كشف ميكنيم.
همچنين اخلاق به مجموعهاي از صفات روحي و باطني انسان گفته می شودكه بهصورت اعمال و رفتاري كه از خلقيات دروني انسان ناشي ميشود، بروز ظاهري مييابد. بدين سبب گفته ميشود كه اخلاق را ميتوان از راه آثارش تعريف كرد. استمرار يك نوع رفتار خاص، دليل بر آن است كه اين رفتار يك ريشة دروني و باطني در عمق جان و روح فرد يافته است كه آن را خلق و اخلاق مينامند.
اخلاقيات، ارتباطي نزديك و تنگاتنگ با ارزشها دارند و به آن همچون ابزاري نگريسته ميشود كه ارزشها را به عمل تبديل ميكند. اخلاق، يعني رعايت اصول معنوي و ارزشهايي كه بر رفتار شخص يا گروه، حاكم است؛ مبني بر اينكه درست چيست و نادرست كدام است.
چرا اخلاقگرایی در سازمان مهم است؟
فارغ از مزایای متعدد، اخلاقگرایی در سازمان باعث بهبود تصویر بهنجاری میشود که هر سازمان سالم باید به آن دست یابد. سازمانهای اخلاقمدار، در زمینه مشتریمداری یا به عبارتی وفاداری به مشتری نیز موفقتر و محبوبتر بودهاند.
يكي از مشكلات ما اين است كه اخلاق هيچگاه در حوزة كسب و كار، يا بهطور كلي، در حوزة اجتماعي و سياسي ما مطرح نبوده، بلكه همواره موضوعي شخصي بوده است. انسانها به اينكه درستي و راستي خواست آنهاست، اذعان دارند؛ اما در عين حال، مطالعات نشان ميدهد كه بيشتر مردم معمولاً كارها را به همان درستياي كه از ديگران انتظار دارند، انجام نميدهند. افرادي كه در فعاليتهايشان درستي را رعايت ميكنند، نسبتبه مسئوليتهاي اجتماعيشان متعهدند و دستاورد اين تعهد براي آنها، سوددهي بيشتر است .
در آموزههاي ديني، هم به اخلاق فردي و هم به اخلاق حرفهاي توجه شده است. اخلاق فردي در سازمان اين است كه كاركنان در احوال شخصي خود، داراي چه اخلاق و روحيات و رفتارهايي باشند .اخلاق حرفهاي عبارت است از مجموعه قوانين اخلاقي كه در وهلة اول، از ماهيت حرفه يا شغل بهدست آمده است. اخلاق حرفهاي، مسئوليت اخلاقي فرد از حيث شغل است. پزشك بهعنوان شخص حقيقي، مسئوليتهاي اخلاقي دارد. مسئوليتهاي اخلاقي او برخاسته از شغلي است كه بر دوش گرفته است؛ بهگونهايكه اگر شغل ديگري ميپذيرفت، مسئوليتهاي اخلاقي وي تغيير ميكرد. هر شغلي بهاقتضاي حرفهاي، مسئوليتهاي اخلاقي خاصي ميآفريند.
راهكارهاي نهادينه كردن اخلاق حرفهاي در سازمانها
واژة نهادينهسازي، يكي از اصطلاحات علم جامعهشناسي است. نهادينه كردن يك امر اجتماعي، يعني پايهاي و ريشهاي كردن آن در متن و عمق جامعه. منظور از نهادينه كردن اخلاق حرفهاي در سازمانها، پايهاي و ريشهاي كردن اخلاق حرفهاي در متن و عمق سازمان است.
بحث اخلاق حرفهاي و چگونگي نهادينه كردن آن در سازمانها، از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و مديران و تصميمگيران بايد بكوشند تا راهكارهاي مختلفي را براي نهادينه كردن اخلاق حرفهاي در سازمانها ارائه دهند. از جملة اين راهكارها در آموزههاي ديني عبارتند از: بهكارگيري نيروي انساني مقيد به رعايت اخلاقيات و قانون در سازمانها، آموزش عملي اخلاق توسط افراد مقيد و پايبند به رعايت اخلاقيات و قانون و تدوين منشور اخلاقي براي كاركنان سازمانها.
در حسن خلق، به چند نكته بايد توجه داشت كه عبارتاند از:
1-حسن خلق از تملق و چاپلوسي جداست. شخص متملق فقط در برابر مافوق خود كرنش ميكند؛ درحاليكه انسان خوش اخلاق، با همگان رفتاري پسنديده دارد.
2-مزاح و شوخي در حدي كه موجب زدودن غم و اندوه و شاد كردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب كشيده نشود، عملي پسنديده است و از حسن خلق است. بنابراين، مزاح و شوخي بايد از چارچوب ادب و شرع و اعتدال تجاوز نكند.
3-حسن خلق بهمعناي بيتفاوتي در برابر منكرات و زشتيها نيست؛ چنانكه واكنش منفي در اينگونه موارد، بهمعناي سوءخلق نيست .
بنابراين، براي رعايت اخلاقيات و قانون توسط مديران و كارمندان در سازمانها، بايد توجه كرد كه نيروي انساني بهكارگرفته شده در سازمان، از معيارهاي ايدئولوژيكي و ارزشي ـ اخلاقي برخوردار باشند تا خود را مقيد به رعايت اخلاقيات و قانون در سازمان بدانند.
• راهکارهایی برای افزایش رفتار اخلاقی در سازمان
• درراستای ایجاد و پرورش کارکنان اخلاقی متعهد باشید.
• تلاش برای آن که الگویی نمونه یا یک مثال اخلاقی قوی باشید.
• باورها و عقاید خودتان را بشناسید .
• از لحظههای آموختن، بهره بگیرید.
• انضباط را به عنوان یک درس اخلاقی به کار بندید.
• توقع رفتارهای اخلاقی داشته باشید.
• رفتارهای اخلاقی کارکنان را تقویت کنید و پاداش دهید.
• روزانه اصول اخلاقی را اولویت بندی کنید.
نتیجه گیری
اخلاق حرفهاي، مانند شمشير دولبهاي است كه يك لبة آن تهديد، و لبة ديگر آن فرصت است. ضعف در نظام اخلاقي، تهديد و تقويت آن فرصت را براي سازمان به ارمغان ميآورد. اخلاق حرفهاي تأثيري چشمگير بر فعاليتها و نتايج سازمان دارد و در نهايت موفقيت سازمان را دنبال ميكند.
يكي از راهكارهاي سالمسازي محيط سازماني، احياي اخلاقيات در آن است. اخلاق در سازمان ارتباطات اثربخش را بهوجود ميآورد و موجب بهرهوري سازماني و رضايت شغلي در كاركنان و در نهايت موجب تعالي و پيشرفت سازمان ميشود. اما اخلاق هيچگاه در حوزة حرفه و شغل مطرح نبوده است؛ درحاليكه آموزههاي ديني به اخلاق، هم در حوزة فردي (شخصي) و هم در حوزة حرفهاي توجه دارد.
يكي از راهكارها جهت نهادينه كردن اخلاق حرفهاي در سازمانها بهكارگيري نيروي انساني مقيد به رعايت اخلاقيات و قانون در سازمان هاست. طبق آموزههاي ديني وجود معيارهاي ايدئولوژيكي و ارزشي ـ اخلاقي در كاركنان زمينهساز رعايت اخلاقيات و قانون در محيط كار توسط آنهاست كه بايد هنگام بهكارگيري نيرو بهويژه در مشاغل كليدي سازمان به آن توجه شود. انسان با وجود داشتن قوة فكر كمو بيش تحت تأثير اعمال ديگران است؛ بنابراين، آموزش عملي اخلاق توسط مدرساني كه خود متصف به صفات و رفتارهاي اخلاقي باشند و قانون را رعايت كنند، ميتواند يك راهكار ديگر باشد. همچنين تدوين منشور اخلاقي كه مجموعهاي از رهنمودهاي اخلاقي ـ ارزشي است براي هماهنگي بين مديران و كارمندان سازمان، از ديگر راهكارها ست.
منابع
- نهجالبلاغه، ترجمه محمد تقي جعفري تبريزي، چاپ ششم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1387.
- رفتار سازماني با رويکرد اسلامي، چاپ اول،قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
- «نقش اخلاق حرفهاي در بهبود ارتباطات و ارتقاي سلامت سازماني مدارس»، در مجموعه مقالات همايش ملي رويکرد اسلامي در مديريت آموزش و پرورش: نوآوريها و تجربههاي موفق مدارس
- «معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران با رويکرد شايسته گزيني در نهج البلاغه»، انديشه مديريت، شماره اول،سال سوم، بهار و تابستان1388،
- اخلاق کارگزاران حکومت از ديدگاه اسلام، چاپ اول،تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، 1374.